به گزارش مشرق، «رستخیز» یا بیستوچهار روایت از روضههایی که زندگی کردهایم. این دومین کتاب از مجموعهای است که سال قبل جلد اول آن با عنوان «کآشوب» به دبیری نفیسه مرشدزاده توسط نشر اطراف منتشر شد. این کتاب قرار است روایتی باشد از نسبت روضه با زندگی تکتک افرادی که روایت کردهاند. در واقع از دریچه «رستخیز» میتوان به زندگی افراد سرک کشید و به تماشای موقعیت افراد و روضههایی که برای عزای سیدالشهدا(ع) خوانده میشود، نشست، البته این ادعایی است که این مجموعه در سر دارد و باید دید چقدر این نسبت محقق میشود. در این 2 جلد ۴۷ روایت در مجموع منتشر شده که جلد اول آن با استقبال خوبی روبهرو شده و در طول یک سال به چاپ هفتم رسیده است و شاید بتوان این عدد را یکی از دلایل موفقیت چنین مجموعهای دانست. هرچند وقتی پای حرف مخاطبان مینشینیم نظرات متفاوتی به گوش میرسد که نشان میدهد موفقیت در فروش نشان خوبی برای موفقیت در طی کردن مسیری که برای یک اثر تعیین شده تا در آن حرکت کند، نیست، زیرا میتوان با یک هدفی اثری را منتشر کرد ولی در عمل اتفاقی که باید، روی ندهد ولی خوانندگان هرکدام رابطه خود را با اثر برقرار کنند و کاری به هدف مولف و ناشر نداشته باشند. پس از این رو میزان فروش را نمیتوان نشان موفقیت دانست بلکه فقط میتوان گفت یک اثر در مواجهه با بازار توانسته اعتماد کسب کند و پرفروش شود.
قرار است در «رستخیز» خواننده با روضههایی که زندگی میکنیم روبهرو شود. طبیعی است که وقتی سخن از روضه میشود نخستین چیزی که به ذهن شنونده میرسد این است که روضه در محل خاصی مانند هیات، تکیه یا مسجد امکان وقوع پیدا میکند و طبیعی است روایتها در این بستر مکانی روی دهند اما در این کتاب شاهدیم چنین نیست و برای نمونه روایتی میخوانیم از ماجرای سفر به کربلا و پیادهروی نجف تا کربلا! به نظر میرسد دست راویان را برای روایتگری باز گذاشتهاند تا بتوانند از مفهوم روضه به پیوند خود با سیدالشهدا برسند و خواننده را در موقعیت یک ارتباط معنوی قرار دهند. هرچند این مدل با عنوانی که روی جلد کتاب آمده «روضههایی که زندگی میکنیم» در تعارض است و نسبت زندگی و «روضه» در برخی روایتها روشن نیست.
شاید باید گفت زندگی کردن و خاطره داشتن، تنها عامل برای روایت کردن نمیتواند باشد. این حرف از روی برخی روایتهایی که در این کتاب آمده، گفته میشود. زیرا مرور یک خاطره به تنهایی نمیتواند جذابیت روایی داشته باشد اما در این کتاب شاهدیم که بسیاری از روایتها در حد مرور خاطره باقی مانده است، حتی گاهی برخی روایتها با هیچ چسبی به ماجرای روضه، عاشورا، سیدالشهدا و متعلقات آن نمیچسبد و روشن نیست قرار است در متن کتاب چه کارکردی داشته باشند.
یکی از اتفاقاتی که در این کتاب و جلد اول آن شاهد هستیم تجربه نثر فارسی و روضه است. هرچند در همین کتاب هم روایتی دیده میشود که نهتنها تجربهای به نثر فارسی اضافه نمیکند بلکه ممکن است به مذاق خوانندگان خوش نیاید. اما در مجموع «رستخیز» میتواند تجربههایی از افراد مختلف و نحوه مواجههشان با روضه را مکتوب کند و در اختیار کسانی قرار دهد که میخواهند از تجارب برای متون داستانی استفاده کنند از این حیث این روایتها به خاطر عینی بودنشان میتواند دستمایه خوبی برای خلق آثار بعدی باشد. هرچند توجه به باورهای عمومی و احترام گذاشتن به دستگاه سیدالشهدا(ع) نکتهای است که میطلبد بیشتر مورد توجه قرار گیرد. اگر اجرای این کتاب درست صورت بگیرد، بیمرگی عاشورا و ادامه پیدا کردن این واقعه در زمان اتفاقی است که شاهد آن خواهیم بود. «کربلا در کربلا میماند اگر زینب میماند»
در واقع این نکته را یادآوری میکند که اگر حضرت زینب(س) به عنوان اولراوی کربلا نبود امروز کمتر خبری از این واقعه مهم تاریخ وجود داشت و از این رو چنین آثاری میتواند به ادامه یافتن این اتفاق در تاریخ کمک کند. از دیگر سو روایتهای این کتاب این امکان را برای خواننده فراهم میکند که از عاشورا تا عاشورای سال بعد روایت و دستمایه و توشه برای زندگی کردن مخاطب با روضه فراهم باشد. البته این به این معنا نیست که این کتاب صد درصد چنین موقعیتی را فراهم میکند اما تلاشی است که این امکان را فراهم میکند تا خوانندگان عاشورا و روضه برایشان در طول سال جاری باشد و با آن زندگی کنند. در مجموع کتاب «رستخیز» اثری است که خواننده را در موقعیتی از روضه قرار میدهد اما راویان آن در بخشهایی سردرگم هستند و تکلیفشان روشن نیست. ضمنا نکتهای که کمتر به آن توجه میشود بحث «مروی» است. راوی فراموش میکند که قرار است از چه سخن بگوید و موضوعی که بهانه روایت است را به دست فراموشی سپرده است. این نشان میدهد که مطالبه درستی از نویسندگان برای روایتها انجام نشده است. با این حال به نظر میرسد این حرکت میتواند راهی باشد برای مانوس کردن خواننده ایرانی با نثر. کوتاهی و نشاط موجود در بسیاری از روایتها سبب میشود خواننده ایرانی (صفت ایرانی به این خاطر بود که معمولا مخاطب ایرانی ارتباط خوبی با متن مکتوب برقرار نمیکند) نسبت به خواندن نثر توجه نشان دهد و گرایش به خواندن نثرهای بلندتر را در او ایجاد کند.
کتاب «رستخیز» که نفیسه مرشدزاده آن را دبیری کرده از سوی نشر اطراف با قیمت ۲۴ هزار تومان روانه کتابفروشیها شده است.
*وطن امروز